طراحی مدیریت زنجیره تامین در چند فاز متفاوت انجام می شود که به ترتیب فاز های طراحی مفهومی ، جزئیات و تست و پیاده سازی نام گذاری شده اند در ادامه به تشریح آن می پردازیم
فاز اول : طراحی مفهومی
فاز اول نشاندهنده استراتژی ساخت است . در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یك تصویر برای آینده و ایجاد یك ساختار برای پیادهسازی تعیین میشود . برای فرایندهای فاز اول ، یك مدل ویژه سازمان لازم است كه از یك سازمان به سازمان دیگر متفاوت است . بحث اصلی در این فاز طراحی مفهومی است كه مدركی برای تصدیق و اجرای دو فاز دیگر است . هدف از اجرای این فاز درك جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازی SCM است .
فاز دوم : طراحی جزییات و تست
این فاز میتواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود . یعنی جزییات طراحی میشود و به طور همزمان راهحلها در دنیای واقعی تست میشوند . در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها برای پیادهسازی در سیستم به منظور پشتیبانی طراحی زنجیره تامین جدید توصیه میشود .
فاز سوم : پیادهسازی
در این فاز در ادامه فاز دوم ، زمانبندی پیادهسازی دورههای بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام میگردد .
فناوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین
بیشتر بخوانید **مدیریت زنجیره تامین و اجزا آن**
مدیریت زنجیره تامین بر رویكردی مشتریمحور استوار است . بر این اساس ، ارتباط به موقع و كامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است . برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی یكپارچه و شبكههای اكسترانت و اینترانت موردنیاز است . با بكارگیری تجارت الكترونیك در زنجیره تامین میتوان بر مبنای مدل B2B و B2E برای توصیف عملیات خرید ، فروش و مبادله محصــولات ، خدمات و اطلاعات ، از شبكههای رایانهای و به خصوص اینترنت بهره جست .
برمبنای مدلی دیگر از تجارت الكترونیك (E-Commerce) شركتهای همكار در یك زمینه به خصوص ، از طریق شبكههای الكترونیكی میتوانند به همكاری و اشتراك مساعی بپردازند ؛ چنین همكاری اغلب بین شركتهــای حاضر در یك زنجیره تامین اتفاق میافتد .
به طور كلی مدیریت زنجیره تامین یكی از زیرساختارهای پیادهسازی تجارت الكترونیك است . از دید صنعتی ، تجارت الكترونیكی بین بنگاهها عمدتا در صنایعی رخ میدهد كه زنجیره تامین در آنجا شكل گرفته باشد . یك تولیدكننده همواره عاملی است كه در وسط فرایند فعالیت اقتصادی قرار دارد . تولیدكننده ، خود خریدار كالا از تامینكنندگان خود و فروشنده كالایی جدید به خریداران خود است . چون فروشنده به تولیدكننده ، خود تامینكنندگانی دارد و ضمنا خریدار كالا نیز ممكن است خود مشتریانی داشته باشد ، ما با زنجیرهای از بنگاهها روبهرو هستیم كه هر كدام هم خریدار و هم فروشنده هستند ؛ این مجموعه شبیه به زنجیر است ، زیرا همه به هم وابسته هستند . با مدیریت درست زنجیره تامین همه عناصر موجود در زنجیره منتفع شده و ضمنا با ارایه كالای مرغوب و ارزان جامعه را نیز منتفع میكند . از همین روست یكی از مسایل مهم صنایع در كشورهای پیشرفته مدیریت زنجیره تامین (SCM) است . یكی از عناصر مهم مدیریت زنجیره خودكارسازی امر خرید و فروش بین اعضای زنجیره است . این امر آن قدر مهم و حیاتی است كه حتی قبل از ظهور اینترنت ، صنایع خودروسازی و هوافضایی كه بزرگترین و پیچیدهترین زنجیرههای تامین را دارند ، خود با صرف هزینه گزاف اقدام به ایجاد شبكه كرده بودند .
در حال حاضر استاندارد EDI كه امروزه با كمك سازمان جهانی استانداردها در محیط اینترنت و بر بستر استاندارد XML برای امور تجاری در حال كاربرد است ، از همین شبكههای اختصاصی به وجود آمده است . برای مدیریت زنجیره تامین ، پایداری زنجیره یك عامل مهم و حیاتی است و معمولا اشكال پیچیده ، كارآمد و پایدار مدیریت زنجیره تامین تنها در بنگاههای بزرگ اقتصادی دیده میشود . درحال حاضر در كشور ما در این زمینه كمبود جدی وجود دارد ؛ از یك طرف تعداد بنگاههای اقتصادی بزرگ در كشور بسیار كم است . این تعداد كم هم عمدتا ماهیتی غیرخصوصی دارند و بنابراین خود با مشكل پایداری در مواجه با مسایل سیاسی روبهرو هستند . از طرف دیگر تعداد زنجیرههای تامین پایدار نیز در كشور بسیار كم است ؛ دو نمونه قابل ذكر را میتوان صنعت خودرو و صنایع نفت كشور دانست .